به گزارش بازاراصناف به نقل از شهرمردم ، نقش نظارتی والدین در تحصیل فرزندان از نگاه یک مشاور تحصیلی آموزش و پرورش: دخالت مستقیم والدین در انجام تکالیف، مانع استقلال کودک میشود، به گزارش فاطمه مقدم – خبرنگار شهر مردم، آغاز مدرسهها برای بسیاری از خانوادهها، سرآغازی برای جدالهای بین والدین و دانشآموزان بر سر آموزش درسها و نوشتن تکالیف است. جدالی که برای جلوگیری از دریافت بازخورد منفی در مدرسه، خانهای که باید مأمن آرامش باشد را گاه به میدان جنگ بین مادر و فرزند تبدیل کرده و فضای ارتباطی خانواده را مخدوش میکند. اینکه چگونه بدون جنجال به کودکان بیاموزیم که مسئولیت درسها و تکالیفشان را به عهده بگیرند، مهارتی است که خود والدین نیز باید در زمینه آن آموزش ببینند. چراکه در دل همین تحصیل ساده، فرصتی مهم نهفته است؛ فرصتی برای تمرین و یادگیری برنامهریزی، مدیریت زمان و حل مسئله.
وقتی والدین تمامی مسائل تحصیلی فرزندانشان را به عهده میگیرند، به این امید که فرزندشان در مدرسه موفق شود و نمرههای درخشان به دست آورد، در واقع توانایی کودک در حل مسائل را از او میگیرند.
اینکه والدین بدون دخالت مستقیم در آموزش، چگونه میتوانند بهصورت مؤثر در امور تحصیلی نقش ایفا کنند، سؤالی است که «بهرام جهانگیری» مشاور رسمی آموزش و پرورش فارس در گفتوگویی مفصل با ما به آن پاسخ داده است.
مشاور رسمی تحصیلی آموزش و پرورش استان فارس در گفتوگو با «شهر مردم» با تأکید بر اهمیت نقش والدین در فرآیند تحصیلی کودکان، اظهار کرد: والدین باید نقش نظارتی و راهبردی داشته باشند، نه اینکه به شکل مستقیم در انجام تکالیف فرزندان دخالت کنند.
بهرام جهانگیری با اشاره به این نکته که دخالت مستقیم والدین در انجام تکالیف میتواند روند یادگیری کودک را مختل کند، افزود: ما اصطلاحی در این مورد داریم که «مامانِ پاککنبهدست نباشید»؛ یعنی والدین نباید مدام در حال پاککردن اشتباهات فرزندان و اصلاح تکالیف آنها باشند. این کار نهتنها به رشد تحصیلی کودک کمکی نمیکند، بلکه مانع شکلگیری استقلال و مسئولیتپذیری در او میشود.
جهانگیری در ادامه با معرفی «تکنیک راهبردی سانتیمتری» افزود: والدین، بهویژه برای کودکان پیشدبستانی و دانشآموزان سال اول ابتدایی، باید در ابتدا کنار فرزند خود بنشینند تا احساس امنیت و آرامش در او تقویت شود. در روزهای نخست، حضور کامل کنار کودک ضروری است. سپس میتوان با بهانههایی مانند آوردن خوراکی یا انجام کارهای خانه، لحظاتی کوتاه از او فاصله گرفت و این روند را بهمرور افزایش داد. این فاصلهگیری تدریجی باعث میشود کودک بدون وابستگی، مسیر آموزش را مستقل طی کند.
*نوشتن تکالیف در قلعه مشق!
این روانشناس همچنین پیشنهاد کرد والدین برای کودکان در سالهای ابتدایی مدرسه، فضایی اختصاصی و جذاب برای انجام تکالیف ایجاد کنند و گفت: والدین میتوانند گوشهای از خانه را با پهنکردن یک پتو به فضای مخصوص نوشتن مشق تبدیل کنند و آن را با نامهایی مثل «قلعه مشق» به کودک معرفی کنند که سربازهایی از آن محافظت میکنند. در این قلعه، تنها وسیله مجاز که کودک میتواند همراه خود ببرد، بطری آب است و هیچ فعالیت دیگری بهجز نوشتن تکلیف در این قلعه مجاز نیست. حتی والدین برای ورود به این قلعه، میتوانند بهصورت نمادین در بزنند و از کودک اجازه ورود بگیرند. این توانایی همچون مهارتی که تمرین میشود، ذرهذره وقتشناسی، تمرکز و مسئولیتپذیری را به کودک آموزش میدهد. جهانگیری افزود: این نوع بازیها در قالب آموزش، به کودک کمک میکند تا با اشتیاق و تمرکز بیشتر، مشقهای خود را انجام دهد و ورزیدگی بیشتری برای مطالعه مستقل به دست آورد. برای نوشتن مشق هم میتوان زمان تعیین کرد؛ وقتی از مدرسه میآید و ناهار میخورد و استراحت میکند، در زمان مشخصی باید وارد «قلعه مشق» شود. این شیوه برای مقاطع ابتدایی بسیار مؤثر است.
وی در ادامه، با اشاره به اهمیت احترام گذاشتن به استقلال کودکان در انجام تکالیف اظهار کرد: تمایل کودک به انجام تکالیف، نشاندهنده میل به استقلال و خودمختاری اوست و والدین باید این میل را به رسمیت شناخته و تقویت کنند. البته این به معنای رها کردن کودک نیست، بلکه باید با نظارت دقیق و راهنمایی محترمانه، به او کمک کرد تا دقیقتر بخواند و زیباتر بنویسد.
*تشویق بعد از هر قدم کوچک، انگیزه را زنده نگه میدارد
این مشاور تحصیلی درباره نظارت والدین در مقاطع بالای تحصیلی چون متوسطه هم گفت: در این مقاطع، والدین باید بیشتر از تکنیکهای انگیزشی بهره ببرند. اول لازم است به فرزندان خود آموزش دهند چگونه برنامهریزی مدون و منظم داشته باشند. بهعنوان مثال، در دوره متوسطه اول، والدین باید به کودک کمک کنند تا برنامهای تنظیم کند که به تکههای کوچک و قابلاجرا تقسیم شده باشد. پس از تقسیم برنامه به بخشهای کوچک، والدین باید فرزندشان را همراهی کنند تا هر بخش از برنامه را اجرا کند و پس از انجام هر مرحله، با تشویق و حمایت، انگیزه او را تقویت کنند. این روند باعث میشود دانشآموز بهتدریج مستقلتر و متمرکزتر شود.
جهانگیری افزود: در صورتیکه والدین سواد یا توانایی لازم برای آموزش برنامهریزی به فرزندشان را نداشته باشند، میتوانند از خود کودک بخواهند تا با کمک معلمان یا مشاوران مدرسه برای درسخواندن برنامهریزی کند و سپس بچه را دنبال کنند تا اول برنامه را از مشاور بگیرد و والدین نقش حمایتی و انگیزشی خود را ادامه دهند.
این روانشناس بالینی با تأکید بر اینکه ما بهعنوان پدر و مادر، مسئول یاد دادن سبک زندگی خوب به بچهها هستیم، گفت: مربیان و مشاوران آموزشی متخصص نیز مسئول آموزش شیوههای یادگیری و دروس هستند و نباید این نقشها را جابهجا کرد.
وی در پاسخ به این سؤال که اگر کودک در انجام تکالیف خود مقاومت کرد یا دچار بیانگیزگی شد، والدین چه واکنشی باید نشان دهند، گفت: اولین قدم، پذیرش احساسات کودک است؛ بعد همدلی کنند و سپس به استدلال بپردازند.
جهانگیری در ادامه توضیح داد: باید از پذیرش بهعنوان تکنیک پیشزمینهای استفاده کنند؛ مثلاً از این جملات: «بله، میدانم که گاهی اوقات مهرماه احساس بدی دارد و دلتنگی میآورد، من هم همسن تو بودم و گاهی چنین احساساتی داشتهام» برای ایجاد فضای پذیرش و همدلی استفاده کنند. پس از چند دقیقه، استدلالهای منطقی را ادامه میدهیم؛ جملاتی نظیر اینکه: «اما نمیشود مدرسه نرفت و تکالیف را انجام نداد، چون تو میخواهی مدرک بگیری و در آینده شغلی موفق داشته باشی.» و در نهایت به او راهکار بدهیم.
مشاور رسمی تحصیلی آموزش و پرورش فارس افزود: نکته مهم این است که والدین نباید انتظار داشته باشند این روشها فوراً نتیجه دهند، بلکه هدف ایجاد فضایی روانشناختی امن و حمایتگر برای کودک است.
جهانگیری در ادامه پیشنهاد کرد: وقتی کودک میگوید «من مشق نمینویسم»، حرفش را میپذیریم و میتوانیم بگوییم: «خب، میتوانی نیمساعت یا یک ساعت استراحت کنی و سپس به کارت برسی.» حتی خیلی منطقی میتوانیم با بچه حرف بزنیم، مثل اینکه: «همانطور که تو دیگر مثل پارسال فکر نمیکنی، یا همانطور که گاهی صبح حالمان بد است و شب بهتر میشود، احساسات نیز تغییر میکنند.» با چنین پاسخ منطقی، والدین میتوانند به کودک کمک کنند که زود قضاوت نکند و هیجانات گذرا را بهتر درک کند و آنها را به آینده تعمیم ندهد. اگر کودک لج کرد و گفت «اصلاً نمینویسم»، بهتر است والدین وارد بحث نشوند و بگویند: «برو استراحت کن و درباره احساسات در ساعتهای آینده قضاوت نکن.»
این روانشناس تأکید کرد: برخی از سؤال و جوابها برای یافتن پاسخ نیست، بلکه برای همراهی و همدلی کردن است. والدین باید با پرسشهای حمایتی و همدلانه، او را به کشف افکار مثبت درونی نزدیک کنند. حتی در نهایت، اگر این راهکارها هم جواب نداد، به نوجوان بگوییم: «خب، گویا من نمیتوانم به تو کمک کنم و پیشنهاداتم برایت سازنده نیست. حالا خودت فکر کن چگونه میتوانی حالت را بهتر کنی.» این نوع گفتوگو به نوجوان کمک میکند تا مسئولیت حال خود را بپذیرد و بهدنبال راهحلهای شخصی باشد.
*نظارت آموزشی هم مثل تربیتی، نیازمند تکرار و ملایمت است
به گفته این مشاور تحصیلی، عدهای از والدین نیز از آنسوی بام افتادهاند و به بچه هیچ کمکی نمیکنند و به این توقع که میخواهند بچه مستقل شود، او را رها میکنند؛ این کار درستی نیست، زیرا کودکان هنوز مهارتهای لازم برای زندگیکردن و درسخواندن را ندارند و نیازمند نظارت و همراهی مستمر هستند. یادگیری روشهای مناسب همراهی و آموزش محتوای درسی به کودک، جزو وظایف والدین است که باید به آن مسلط شوند.
جهانگیری افزود: بچه، زندگیکردن و درسخواندن بلد نیست و باید با نظارت و همراهی به او آموزش داد.
وی میزان نظارت بر امور تحصیلی بچهها را درست مثل میزان نظارت مادر بر دیگر موارد تربیتی دانست و گفت: در موارد تربیتی، تذکر برای نهادینهکردن یک رفتار، اغلب توسط مادر یا والدین داده میشود؛ تذکر در آموزش نیز همین وضع را دارد. والدین باید با نظارت مداوم و تذکرهای با لحن خوب، به بچه کمک کنند کارهای تحصیلیاش را پیش ببرد، نه اینکه والدین بچهها را رها کنند به این دلیل که میخواهند مستقل شوند.
این مشاور تحصیلی افزود: در نظارت، هر از چند هفتهای باید از معلم فرزندمان گزارش کلی بگیریم که چطور بوده است. همچنین لازم است هنگام بازگشت کودک از مدرسه، والدین با او گفتوگو و بهتدریج نظم و انضباط را در او تقویت کنند، چراکه قانونپذیرکردن بچهها، خصوصاً دانشآموزان ابتدایی که تمام تفکرشان روی بازیکردن و اسباببازی است، سخت است و والدین باید با ملایمت و تکرار به کودک یادآوری کنند.
*والدینی که از نمره بد بچه شرم میکنند، نیاز به درمان دارند
جهانگیری در پاسخ به این سؤال که برخی والدین از نتیجه ضعیف کودک در مدرسه احساس شرمندگی یا شکست میکنند، چه باید بکنند تا این احساس به کودک منتقل نشده و مانع رشد استقلال او نشود، گفت: والدینی که چنین احساسی دارند، اول از همه باید بدانند که خودشان دچار «طرحواره شرمندگی و شکست» هستند. از این رو باید با یک رواندرمانگر مشاوره بگیرند تا این طرحواره را در خودشان درمان کنند، چراکه چنین والدینی خودشان نمیتوانند لیدر خوبی برای تربیت فرزندشان باشند. این اولین نکته مهم است.
این روانشناس بالینی اضافه کرد: والدین باید دیدگاه رشد را در خود پرورش دهند و توانمندیهای فرزندشان را ببینند و هنگام اشاره به ضعفها، باید بهصورت هوشمندانه و اصطلاحاً «ساندویچی» عمل کنند؛ یعنی ابتدا نقاط قوت کودک را یادآوری کنند، سپس به ضعفها بهآرامی اشاره و در نهایت دوباره به او امید و تواناییهای دیگرش را گوشزد کنند؛ چراکه بچه آسیبپذیر است و جنبه اینکه با قاطعیت ضعفش را به او بگوییم ندارد.
جهانگیری افزود: نوع بیان والدین بستگی به سلامت روان خودشان دارد. والدین باید تلاشهای کودک را ببینند و تأیید کنند که در او چه نکته مثبتی وجود دارد، اما همزمان به او بگویند که برای کسب نمره بهتر باید بیشتر تلاش کند. در خصوص نوجوانان نیز والدین باید از خود او بپرسند که به نظرش چه کاری لازم است انجام شود تا ضعفهای درسیاش رفع شود. این نوع نظارت، به معنای هوشیاری و همراهی است که به کودک کمک میکند خودش راهکارها را کشف کند، نه اینکه والدین مستقیماً به او راهحل بدهند.
این مشاور رسمی تحصیلی آموزش و پرورش در پایان خاطرنشان کرد: یک جمله از جبران خلیل جبران هست که میگوید: «فرزندان شما، به حقیقت، فرزندان شما نیستند؛ آنها دختران و پسران زندگیاند در سودای خویش.» همانطور که ما برای پدر و مادرمان نماندهایم، بچههای ما نیز برای ما نمیمانند و ما تنها به آنها کمک میکنیم و آنها را به آینده تحویل میدهیم. ما مالک فرزندانمان نیستیم؛ بلکه همراه آنها هستیم، بهعنوان تسهیلگر در کنارشان، به آنها در کشف و شهود زندگی کمک میکنیم و با نظارت، آنها را کمک میکنیم تا به جلو بروند.