نقش اسطورهها در شناسایی دگرگونیها و عوارض زمینشناسی مناطق؛ یک ایرانشناس گفت: اسطورههای زمین دادههای بسیار مفیدی را در شناسایی دگرگونیها و عوارض زمینشناسی مناطق فراهم میآورند و از طرفي میتوانند راهنمايي در درک تاریخ و فرهنگ مردمی باشند که داستانها و روایات را در سینه و حافظه خود زنده نگهداشتهاند.
به گزارش بازار اصناف آنلاین: سارا ناظمی، دکتری ایرانشناسی با بیان این مطلب بکه بشر از ابتداي خلقت تاکنون رابطه تنگاتنگی با محیط و طبيعت پیرامون خود داشته و از آن تأثير پذيرفته و بر آن اثرگذار بوده است، در گفتوگو با نقدبازار اظهار کرد: انسان به دنبال این رابطه دوسویه همواره در پی شناخت محیط اطراف خود بوده است.
او برای رسيدن به اين شناخت و درک آنچه که در طبیعت با آن مواجه میشد از روشها و ابزاری بهره میجست که در نظر انسان امروز ساده، کودکانه و ابتدایی است. مهمترین این ابزار ساختن داستان و اسطوره بود.
تبدیل اسطوره، داستان و افسانه به باورهایی ماندگار
به گفته وی سنگها، کوهها، صخرهها و سایر پدیدههای زمینشناسی از جمله ناشناختههاي دنياي انسان بدوی بودند و گاه ریختهای ویژه یا اسرارآمیزی را میساختند که برای تحلیل چگونگي شكلگيري این چشماندازها به دليل نداشتن علم و دانش امروزي از اسطوره، داستان و افسانه یاری میگرفت و به مرور زمان اين داستانها تبديل به باورهایی ماندگار میشد.
این استاد ایرانشناسی ادامه داد: این اسطورهها و افسانههاي زمين، امروزه در قالب علمی نوظهور و تا حدي ناشناخته به نام ژئوميتولوژي بررسی میشود. ژئومیتولوژی از زمینشناسی، جغرافیا، اسطورهشناسی، دینشناسی، مردمشناسی و بسیاری دیگر از علوم انسانی بهره ميبرد.
این علم را زمینشناسی اسطورهای معنا میكنند كه در صدد است تا بخشی از مفاهیم زمینشناسی را از نگاه انسان و تصورات او فارغ از مقوله علم شناسایی کند.
ناظمی با بیان این مطلب که این علم نوپا تلفیقی از اسطورهشناسی و زمینشناسی است- گرچه این دو علم در ظاهر خود، اشتراکی با هم ندارند- تصریح کرد: علم مذکور به مطالعه داستانها و باورهاي عاميانه پيرامون دگرگونیها، تغییرات و عوارضی که بر سطح زمین به وجود آمده و برجای مانده است ميپردازد.
ذهن خلاق اما کودکانه و جاهلیت غیرعامدانه انسان بدوی، برای تبیین، استدلال و تحلیل چگونگی آن، جز با توسل به دنیای شناخته شدهاش که گسترهای از عناصر متافیزیکی، تخیلات، اسطورهها و افسانهها بود امکانپذیر نبود.
ژئومیتولوژی، تحلیل اسطورهشناختی داستانها
این استاد کارگاههای شناخت اسطورههای ایرانی گفت: درک چشم اندازها، محل زندگی و پیرامون خشن و ناشناخته، بشر را به سمت شناختی در جهت ساختن و بهتر کردن شرایط زیست و دستیابی به راهی برای مقابله با دشواریها و مجهولاتی که روزانه با آن دست به گریبان بود سوق داد و يكي از اين راهها رسيدن به بينش و آگاهي ابتدايي با تكيه بر دانش ابتدايي درباره جهان بود.
ناظمی با این توضیح که ژئومیتولوژی، تحلیل اسطورهشناختی داستانها برای اطلاع از شرایط زمینشناسی در زمان شکلگیری آنهاست، افزود: گاهی این داستانها اطلاعات مفيدي درباره زلزلهها، سیلابها و وقایع زمينشناسي قدیمی ارائه میکند که از لحاظ علمی ناشناخته بودهاند اما میتوان از آن در تجزیه و تحلیل و بررسیهای علمی استفاده کرد.
در این شاخه جدید از علوم زمین، وقایع کره زمین، از طریق داستانها، افسانهها و اسطورهها بررسی میشود.
این اسطورهها دادههای مفیدی را در شناسایی تاریخ زمینشناسی مناطق فراهم میآورند و از طرفي میتوانند راهنمايي در درک تاریخ و فرهنگ مردمی باشند که داستانها و روایات را در سینه و حافظه خود زنده نگهداشتهاند.
سرچشمه چرایی پرستش سنگها توسط بشر
وی توضیح داد: بخش زيادي از این اسطورهها با اعتقادات مذهبی مردم و فرهنگ بومی ایشان گره خورده، فرهنگی که هزاران سال با رگ و پی انسان بدوی عجین شده و ریشه در دینهای کهن و باورهای گاها خرافی وی دارد. همان دینی که جهانبینی و دنیای او را تعریف می کرد و در قالب آنیمیسم، توتمیسم و فتیشیسم ظاهر مي شد.
در واقع میتوان یادگار اين دینهای ابتدایی نظیر فتیشسم و بتپرستی را در اندیشه تقدس و گرامی داشتن سنگها دید. پرستش سنگها، از کنجکاوی بشر نسبت به پیرامون خود سرچشمه میگرفت و ناشي از تسليم شدن وي در برابر سنگهاي سخت و رازآلود بود.
این ایرانشناس با اشاره به اینکه در نقاط بسياري از ايران عوارض و ناهمواري وجود دارد كه در پي رانش زمين، باد و باران، آتشفشان، سيلاب و ساير وقايع طبيعي ايجاد شده است، خاطرنشان کرد: اين ناهمواريها در نظر مردم به اشيا، گياهان، انسانها، حيوانات و … شبيه هستند و برايشان داستانهايي ساختهاند.
در ايران نمونههاي بسياري از اين عارضههاي زمينشناسي وجود دارد كه داستانشان از اسطورهها و عقايد مذهبي اقوام مختلف برگرفته شده است.
وی در ادامه به چندین نمونه از اسطورههای زمین شناسی اشاره می کند: دودکش جن منارههای سنگی نازک و بلندي هستند كه در زیر تختهسنگی قرار گرفته و اطراف آن بر اثر عمل فرسایش از بین رفته و ممکن است از ۵٫۱ تا ۴۵ متر ارتفاع داشته باشند و معمولا در سنگهای رسوبی یا سنگهای آتشفشانی دیده میشود.
قلعه بهستان یا کهن دژ در شهرستان ماهنشان استان زنجان و دودکش پری در روستای «وردیج» تهران نمونههایی از اين دودكشها هستند.
گرچه اين اشكال در اثر رويدادهاي طبيعي به وجود آمده اما اهالي اين مناطق براي توضيح شكل خاصشان بر اين اعتقادند كه جنها از طريق اين منارههاي بلند به زمين ميآيند و دوباره از همين راه به زير زمين بازميگردند.
نبرد رستم و اژدها و پدیده چين مركب
مورد بعدي كوه اژدها در شهر گرمسار است كه اهالي افسانههاي جالبي درباره چگونگي به وجود آمدن آن دارند.
يكي از داستانها ميگويد رستم پهلوان بزرگ ايراني در این مکان با اژدها نبرد کرده و پس از پيروزي بر اژدها، آن را روی این کوه پرتاب کرده و بر زمین کشیده و در نتیجه کوه شكل اژدها را به خود گرفته و به صورتي كه ميبينيم در آمده است.
در افسانه ديگر گفته شده یک اژدهای بزرگ روی این کوه چنگ زده و این شیارها هم ردی از چنگ آن اژدهاست.
دلیل واقعي به وجود آمدن اشکال خاص این کوه يك پديده كمياب زمينشناسي به نام چين مركب است يعني وارد شدن نیرو از دو جهت و به صورت همزمان كه باعث پديد آمدن شیار و چینخوردگی میشود.
دليل رنگارنگي کوه اژدها به دليل جنس خاك آن است كه از سنگ ماسه، سنگ جوش و شیل مي باشد. هر کدام از این خاکها دارای عناصر خاصی هستند با تابش نور خورشید رنگهاي زيبايي را ايجاد ميكنند.
این دکتری ایرانشناس در خاتمه به مورد جالب دیگری اشاره دارد و افزود: چشمههاي قیر ماماتین شهرستان رامهرمز مورد جالب ديگري است.
داستان اين چشمهها كه شبيه تنور نانوايي هستند در باور اهالي محلي چنين است كه اين قير سياه خون اژدهایی است که در جنگ با اسفندیار به هلاکت رسید و هنوز از چشمههای قیر ماماتین میجوشد.
خون اين اژدها درماني براي بيماري لاعلاج خواهر اسفنديار رويينتن بوده است.