اگرچه باید گفت؛ فرش دستباف ایرانی، با وجود کاهش صادرات، همچنان یکی از ارزشمندترین میراثهای فرهنگی و اقتصادی کشورمان به شمار میرود اما نباید از یاد برد که برخی موانع موجب شده تا میزان صادرات این فرشها به کمترین میزان خود در ۶ دهه اخیر برسد، آنچه باید آن را هشداری جدی برای این صنعت دانست.
به گزارش بازار اصناف آنلاین به نقل از تجارت ۱۰۰: الهام صادقی| صنعت ارزشمند صادرات فرش دستباف که در دهههای گذشته یکی از مهمترین منابع صادرات غیرنفتی ایران محسوب میشد، اکنون تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله تحریمهای بینالمللی، رقابت فزاینده با سایر کشورها و برخی دیگر از مسائل، جایگاه پیشین خود را در بازار جهانی از دست داده است.
صنعتی که جدا از مقوله بحثهای مربوط به حوزه اقتصاد زمانی نماد هنر و فرهنگ ایران در جهان نیز بوده و اکنون ولی همانطورکه اشاره شد، در سالهای اخیر با کاهش چشمگیر در میزان صادرات مواجه شده است.
تا جایی که میتوان گفت این دستبافهای خوشرنگ و نگار رکوردشکنی البته در سمت و سوی معکوس را در پیش گرفتهاند.
شیب نزولی پر اما و اگر
بر اساس گزارشها، صادرات فرش دستباف ایران در دهههای گذشته فراز و نشیبهای بسیاری را تجربه کرده است. در سال ۱۳۹۶، صادرات فرش دستباف ایران حدود ۴۰۰ میلیون دلار بوده که در سال ۱۳۷۳ (۱۹۹۴) این عدد و رقم به ۲ میلیارد و ۱۳۲ میلیون دلار رسید که حدود ۴۴ درصد از کل صادرات غیرنفتی کشور را تشکیل میداد.
اما این روند نزولی شد و در سال ۱۴۰۰ (۲۰۲۱)، ارزش صادرات به حدود ۵۰ میلیون دلار کاهش یافت، که نشاندهنده افتی ۵۰ برابری نسبت به اوج خود است. در سال ۱۴۰۱ نیز صادرات فرش با کاهشی ۲۴ درصدی به حدود ۲٫۹ هزار تن رسید.
به تازگی نیز مرتضی حاجی آقامیری، رئیس کمیسیون فرش، هنر و صنایعدستی اتاق ایران در این باره بیان کرده است که صادرات فرش دستباف در سال ۱۴۰۲ حدود ۳۹ میلیون دلار برآورد شده است، رقمی که در سال بعد به عبارتی در سال ۱۴۰۳ به طور تقریبی ثابت مانده است.
به عبارتی به نظر میرسد نمودارهای مروبوط به صادرات این شاخه از هنر ایرانی شیب نزولی پر اما و اگری را در پیش گرفتهاند که جای تامل فراوان دارد.
این در حالی بوده که صادرات را باید لوکوموتیوی برای گسترش بازار عرضه و تقاضا در زمینه فرش دستباف دانست. ضمن اینکه آمار و ارقام نشان میدهد اکنون صادرات این محصول در پایینترین سطحش دربازه زمانی ۶ دهه اخیر قرا رداد و اگر اقدام موثری برای بهبود شرایط کنونی بهره گرفته نشود، شاید به زودی شاهد حذف نسبی کشورمان در بازارهای جهانی فرش دستبافت باشیم.
چراغ صنعت صادرات فرش دستباف خاموش میشود؟
در این خصوص شاید مهمترین موضوع این باشد که ضمن شناسایی دلایل اصلی بروز این وضعیت راهکارهای موثری برای عبور از این بحران مدنظر قرار گیرد.
اما مهمترین دلایل در این زمینه چیست و چرا اکنون چراغ صنعت صادرات این محصول رو به خاموشی است.
در این میان اگرچه تحریمهای بینالمللی را باید یک عامل موثر در این زمینه دانست، علتی که بهویژه از سال ۱۳۹۷ (۲۰۱۸)، صادرات فرش ایران به بزرگترین بازار مصرف، یعنی ایالات متحده، را متوقف کرد، آن هم در شرایطی که آمریکا پیشتر حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد از صادرات فرش ایران را به خود اختصاص میداد، اما باید به این موضوع نیز اشاره داشت که مشکلات نقلوانتقال مالی، قطع ارتباطات بانکی بینالمللی نیز صادرکنندگان را با چالشهای جدی در دریافت و انتقال ارز مواجه کرده است.
سیاستهای تعهد ارزی نیز که در بازههای زمانی مختلف صادرکنندگان را ملزم به بازگرداندن ارز حاصل از فروش در مدت محدود میکند، انگیزه تجار را کاهش داده است.
به موارد اشاره شده باید افزایش هزینههای تولید را نیز افزود، چرا که گرانی مواد اولیه مانند پشم و ابریشم، که گاهی تا چهار برابر افزایش قیمت داشتهاند، و بالا رفتن دستمزد بافندگان به دلیل تورم، قیمت تمامشده فرش ایرانی را بالا برده و رقابت با کشورهای دیگر را دشوار کرده است.
مواردی که این سئوال را به ذهن متبادر میکند، آیا چراغ صادرات فرش دستباف ایران که روزگاری نه چندان دور بسیار پر فروغ بوده است، خاموش میشود؟!
عدم ثبت جهانی طرحها تا کپیبرداری رقبا
رقابت جهانی و تقلید طرحها هم مقوله دیگری است که نباید از آن غافل ماند زیرا کشورهای رقیب با تولید فرشهای ارزانتر و گاهی با کپیبرداری از طرحهای ایرانی، بخشی از بازار جهانی را تصاحب کردهاند. همچنین، عدم ثبت جهانی طرحهای ایرانی امکان سوءاستفاده دیگر کشورها را فراهم کرده است.
هرچند که نباید از یاد برد کاهش تبلیغات و بازاریابی نیز خود دلیلی دیگر در این زمینه است، چراکه نبود برنامههای هدفمند برای معرفی ویژگیهای منحصربهفرد فرش ایرانی و بیتوجهی به سلایق بازارهای جهانی، تقاضا برای فرش ایران را کاهش داده است.
آن هم در شرایطی که بازار جهانی فرش دستباف در سالهای اخیر تحت تأثیر تغییرات اقتصادی و فرهنگی قرار گرفته است.
با مروری بر آمار و ارقام میتوان عنوان کرد، ارزش تجارت جهانی فرش دستباف در سال ۲۰۱۶ حدود ۱٫۴۶ میلیارد دلار برآورد شده است، هرچند که این رقم در سالهای بعدی به دلیل عواملی مانند همهگیری کرونا و رقابت فزاینده، کاهش یافت و در سال ۲۰۲۰ به حدود ۸۷۰ میلیون دلار رسید، اما تقاضا برای فرشهای دستباف به دلیل ارزش هنری و فرهنگی آن همچنان در برخی بازارها پابرجاست.
نمودار صادرات در اختیار تولیدات ارزانقیمت
اعداد و ارقام نشان میدهد در سال ۲۰۲۲ هند بالغ بر ۳۰ درصد بازار جهانی صادرات فرش را به خود اختصاص داده است، بعد از آن نیز چین و مصر به ترتیب ۹٫۱درصد و ۸٫۸ درصد این بازار را در اختیار داشتهاند.
البته در یک جمع بندی کلی باید اینگونه بیان کرد که در بازار کنونی صادرات فرش در جهان این روزها همچنان هند عنوان مهمترین کشورهای صادرکننده فرش دستباف را به نوعی به خود اختصاص داده است، هند با افزایش تولید و صادرات فرشهای ارزانقیمت، اکنون بزرگترین صادرکننده فرش دستباف جهان است. در سال ۲۰۱۹، صادرات هند به ۳۱۹ میلیون دلار رسید و بیش از ۳۵ درصد از بازار جهانی را در اختیار دارد. استفاده از نیروی کار ارزان و تنوع در طرحها، مزیت رقابتی هند را تقویت کرده است.
در این میان کشورمان که زمانی رتبه اول را داشت، اکنون در جایگاه دوم یا سوم قرار دارد. در سال ۲۰۲۰، صادرات ایران حدود ۷۲ میلیون دلار بود، اما همچنان به دلیل کیفیت و طرحهای منحصربهفرد، جایگاه ویژهای دارد.
در رتبه بعدی نیز پاکستان با صادرات ۸۰ میلیون دلاری در سال ۲۰۱۹، عنواندار سومین صادرکننده بزرگ است. این کشور با تولید فرشهای ارزان و بهرهگیری از طرحهای ایرانی، بخشی از بازار را تصاحب کرده است.
البته ترکیه نیز توانسته با صادرات ۴۷ میلیون دلاری در سال ۲۰۱۹، در تولید فرشهای ماشینی و دستباف پیشرفت کرده و بازارهای اروپا و آسیا را هدف قرار دهد.
در این فهرست اما نپال، چین و مصر نیز جای دارند، این کشورها نیز با تولید فرشهای ارزانقیمت و سرمایهگذاری در تبلیغات، بهتدریج سهم خود را افزایش دادهاند. چین اخیراً از تولید به سمت واردات فرشهای لوکس گرایش پیدا کرده است.
این در حالی بوده که در آن سوی این نمودار ایالات متحده سکاندار مهمترین کشورهای خریدار فرش دستباف است، به عبارتی آمریکا همچنان بزرگترین بازار مصرف فرش دستباف جهان است، اما به دلیل تحریمها، فرشهای هندی و پاکستانی جایگزین فرش ایرانی شدهاند.
آلمان را نیز باید دومین خریدار بزرگ فرش ایرانی دانست که به دلیل علاقه به کیفیت و طرحهای سنتی، بازار مهمی برای ایران محسوب میشود.
ضمن اینکه ژاپن علاقه زیادی به فرشهای دستباف ایران بهویژه به فرشهای ابریشمی ایرانی دارد و از این رو یکی از بازارهای سنتی ایران به شمار میرود.
به این فهرست باید امارات متحده عربی را نیز اضافه کرد، امارات بهعنوان واسطهای برای صادرات فرش ایران به بازارهای جهانی عمل میکند و خود نیز خریدار مهمی است.
ضمن اینکه کشورهای عربی دیگر از جمله لبنان، قطر و کویت هم به دلیل ارزش فرهنگی و تزئینی فرش ایرانی، از خریداران ثابت فر ش دستباف ایران هستند.
علاوه براین چین و روسیه را باید بازارهای نوظهوری دانست که پتانسیل بالایی برای خرید فرشهای لوکس ایرانی دارند.
تجمل گرایی یا علاقه به فرهنگ و هنر شرقی؟
اما به واقع چرا هریک از این کشورها در فهرست کشورهای خریدار یا صادر کننده جای گرفتهاند؟
در این خصوص باید گفت؛ کشورهای خریدار مانند آمریکا، آلمان، و ژاپن به دلیل اقتصاد قوی، تقاضای بالا برای کالاهای لوکس و هنری، و علاقه به فرهنگ و هنر شرقی، بازارهای قالب توجهی برای فرش دستباف هستند. کشورهای عربی نیز به دلیل نزدیکی فرهنگی و استفاده از فرش بهعنوان نماد تجمل، خریداران مهمیاند.
اما در مقوله کشورهای صادرکننده باید گفت؛ کشورهایی مانند هند و پاکستان از نیروی کار ارزان، تولید انبوه، و قیمتهای رقابتی بهره میبرند. ایران، با وجود چالشها، به دلیل کیفیت بینظیر و شهرت تاریخی، همچنان در بازارهای خاص حضور دارد. ترکیه و مصر نیز با سرمایهگذاری در زیرساختها و تبلیغات، جایگاه خود را تقویت کردهاند.
ضررت ثبت جهانی طرحها
با توجه به آنچه که گفته شد به نظر میرسد تا برای احیای جایگاه فرش دستباف ایران، برخی پیشنهادها بتواند گرهگشا باشد، به طور مثال جلوگیری از کپیبرداری طرحهای ایرانی با ثبت بینالمللی نقوش به عبارتی ثبت جهانی طرحها از جمله این موارد به شمار میرود.
همچنین معرفی ویژگیهای منحصربهفرد فرش ایرانی در نمایشگاههای جهانی و پلتفرمهای دیجیتال در قالب تبلیغات هدفمند نیز موضوع دیگری است که نباید از آن غافل ماند.
در نظر گرفتن تنوع در طرحها نیز اهمیت بهسزایی دارد، چرا که تولید فرش متناسب با سلایق بازارهای جدید، مانند فرشهای کوچک یا کوسنهای دستباف میتواند به رونق بازار صادرات این محصول کمک زیادی کند.
رفع موانع مالی برای صادرکنندگان به عبارتی حذف تعهد ارزی نیز ایدهای بوده که میتواند انگیزه تجارت را افزایش دهد.
البته طبق اظهارات متولیان مرکز ملی فرض از سال ۱۳۹۹ برای حمایت از تولیدکننده و صادرکنندگان در این بازار قیمت پایه صادراتی فرش کاهش یافته است تا صادرکنندگان قادر باشند با مبلغ کمتری تعهد ارزی شان را ایفا کنند.
به عبارتی در سال ذکر شده معدل پایه صادراتی ۲.۵ برابر قیمت پایه صادراتی کاهش یافته است، با این وجود اما به نظر میرسد این مقوله همچنان یکی از چالشهای پیشروی تولیدکنندگان در این شاخه از صنعت به شمار میرود.
علاوه براین حمایت نهادهای دولتی مسئول در این بخش نیز کمک زیادی برای صعود دوباره نمودار درآمدهای ارزی در این شاخه از صنعت صادرات به شمار میرود، چرا که مواردی مانند تسهیل ویزا برای تجار خارجی، کاهش هزینههای تولید، و حمایت از بافندگان میتواند صنعت مذکور را تقویت کرده و آن را رشد دهد.
پایان تلخ یا احیای یک صنعت قدیمی؟
به هرحال نباید از یاد برد که فرش دستباف ایرانی، با وجود کاهش صادرات، همچنان یکی از ارزشمندترین میراثهای فرهنگی و اقتصادی ایران است.
در حالی که هند و پاکستان با تولید ارزانقیمت بازار را تسخیر کردهاند، ایران میتواند با تمرکز بر کیفیت، تبلیغات، و رفع موانع داخلی و خارجی، جایگاه خود را باز یابد. بازارهای سنتی مانند آلمان و ژاپن و بازارهای نوظهور مانند چین، فرصتهایی برای احیای این صنعت فراهم میکنند، به شرطی که سیاستگذاریها و اقدامات عملی با جدیت دنبال شوند، در عیر این صورت شاید باید منتظر پایان تلخی بود در چند قدمی سرنوشت بازارهای فرش دستباف ایرانی قرار دارد.