فرخنده آشوری – خبرنگار شهر مردم ،
به گزارش بازاراصناف به نقل از شهرمردم ، در جامعه ما هنوز هم برخی شغلها با شنیدن نامشان، تصویری مردانه در ذهن تداعی میشود؛ مشاغلی که سختی، خطر و فداکاری جزء جداییناپذیرشان است. یکی از بارزترین این حرفهها «آتشنشانی» است؛ شغلی که از جنس خطر و انساندوستی است و برای بسیاری، نماد شجاعت مردان محسوب میشود. پس از حادثه تلخ پلاسکو، جایگاه آتشنشانان در دل مردم بیش از پیش رفیع شد و تصویر آنان به نماد ایثار و ازخودگذشتگی بدل گشت.
اما شاید کمتر کسی بداند که در شهر شیراز، زنانی نیز در لباس آتشنشانی، دوشادوش مردان، در خط مقدم نجات و خدمت مشغولاند؛ زنانی که صدای آژیر برایشان آغاز مأموریت است، نه هراس. روزنامه «شهر مردم» برای آشنایی نزدیکتر با این چهرههای بینام و نشان، به سراغ تیمی از آتشنشانان زن شیرازی رفته است؛ زنانی که میان دود و شعله و اضطراب، درخشش آرامِ تعهد و توانمندی را معنا کردهاند.
قرارمان با آنان ساعت ۹ صبح بود، اما چند دقیقه پیش از حضور ما، آژیر مأموریتی به صدا درآمد و آنها راهی عملیات شدند. ساعتی منتظر ماندیم تا بازگردند، و جالب آنکه هنگام ادامه گفتوگو، دوباره صدای آژیر بلند شد و تیم مصاحبه را ناچار به وقفهای چند ساعته کرد. همان لحظه، اضطراب و هیجان فضای ایستگاه را فراگرفت، اما برای آنان این صدا بخشی از زندگی روزمره بود؛ با آرامش و سرعت آماده شدند و رفتند.
این انتظار، فرصتی شد تا ما از نزدیک با چالشها، فشار روانی، و جنبههای ناشناخته این حرفه سخت آشنا شویم؛ مخصوصاً وقتی دیدیم زنانی در میان بحرانها، همانقدر استوار و آمادهاند که در قامت مردان این حرفه دیدهایم.
در ادامه، گفتوگویی صمیمانه با تنی چند از این زنان آتشنشان شیرازی را میخوانید؛ بانوانی که «شجاعت» را نه در کلمه، بلکه در عمل معنا کردهاند.
* برخی از مأموریتها نهتنها مهارت، بلکه روحیه و احساسات آتشنشانان را به چالش میکشند
«طیبه خیراتی» فرمانده شیفت جیمبانوان ایستگاه آتشنشانی شیراز، از سال ۱۳۸۶ بهعنوان آتشنشان در این شهر مشغول به کار است و اکنون در قالب سه شیفت کاری ۲۴ ساعته فعالیت دارد. تمامی آموزشهای تخصصی اطفای حریق، امداد و نجات و مقابله با انواع حوادث را پشت سر گذاشته و بخش عمده مأموریتهایش را عملیات امداد و نجات تشکیل میدهد.
به گفته خیراتی، این عملیاتها غالباً شامل نجات زنان، دختران و کودکان از شرایط بحرانی است؛ از جمله حبس در اماکن، امداد آسانسور، درگیری اعضا و جلوگیری از خودکشی. او تأکید میکند که در مواقع ضروری و بحرانهای شدید نیز نیروهای بانوان بهعنوان پشتیبان در عملیاتهای اطفای حریق شرکت میکنند.
خیراتی همزمان با مأموریتها، در آموزش عمومی نیز نقش فعالی دارد؛ از آموزش دانشآموزان مدارس و شهروندان تا برگزاری دورههای ایمنی برای ادارات و شرکتها.
او میگوید: در این سالها عملیاتهای زیادی را تجربه کردهام، اما برخی مأموریتها تأثیر عمیقتری بر من گذاشتهاند.
خیراتی میافزاید: چنین مأموریتها نهتنها مهارت، بلکه روحیه و احساسات آتشنشانان را به چالش میکشند، وقتی جان یک انسان، بهویژه یک کودک یا نوجوان، در میان است، دیگر هیچ چیز از اهمیت نجات او مهمتر نیست.
یکی از خاطرات برجسته او، مربوط به دوران آغاز شیوع کروناست؛ ابتدا خاطرهاش را با اشک تعریف میکند، خاطرهای اندوهگین که بعد از گذشت چندین سال هنوز تأثیرش بر او باقی مانده است اما ترجیح میدهد بهجای این خاطره بد، یک خاطره بامزه را تعریف کند.
خیراتی خاطره بامزه خود در مورد نجات یک خردسال حبس شده در یکی از اتاقهای منزلشان را اینطور برای ما تعریف میکند: دختربچهای حدوداً سهساله داخل اتاقی محبوس شده بود. کودک، در را قفل کرده و علیرغم تلاشهای خانواده، هیچ پاسخی به صدا زدنها نمیداد و همین سبب افزایش نگرانی و فشار روحی خانواده شده بود.
وی ادامه میدهد: پس از باز کردن در توسط تیم امداد، مشخص شد که کودک با وسایل آرایشی مادرش مشغول بازی بوده و به دلیل شرایط پیشآمده، چهرهاش رنگی شده بود و وقتی ما را دید با چهرهای شاد و وسایلی در دستش به سمت ما آمد.
*زنان و دختران از دیدن یک آتشنشان زن که برای کمک آمده، بسیار خوشحال میشوند
«مریم قادری» دومین زن آتشنشان شیرازی است که با او به گفتوگو مینشینیم، درباره ورودش به این حرفه و انگیزهاش میگوید: سال ۱۳۸۶ بهطور اتفاقی وارد آتشنشانی شدم. همیشه در دوران دبیرستان برایم سؤال بود که چرا زنان کمتر در عملیات امداد و نجات حضور دارند؛ بهویژه در صحنههایی که زنان نیاز فوری به کمک دارند. برای مثال، اگر حادثهای در حمام یا فضای خصوصی اتفاق میافتاد، همیشه مردان مأموران صحنه بودند و این موضوع برایم عجیب بود.با خودم میگفتم چرا این فرصت را به زنان نمیدهند که در این حوزه فعالیت کنند.قادری ادامه میدهد: چند سال بعد، آتشنشانی شیراز فراخوان جذب نیروی زن داد و من که سابقه ورزشی داشتم، بلافاصله ثبتنام کردم. خدا را شکر پس از گذراندن مراحل علمی و تستهای سخت، پذیرفته شدم و توانستم در خدمت مردم باشم.
او درباره اهمیت آمادگی جسمانی در این شغل توضیح میدهد: ما بهصورت روزانه، چه در ایستگاه و چه خارج از آن، تمرینات تخصصی داریم. حمل لوله، جعبه ابزار، کپسول و سایر تجهیزات بخشی از برنامههای آمادگی جسمانی است. این شغل به توان بدنی بالا، استقامت و سرعت نیاز دارد.
قادری در ادامه یکی از خاطراتش را روایت میکند: در مأموریتهای نجات، وقتی زنان و دختران میبینند یک آتشنشان زن برای کمک آمده، بسیار خوشحال میشوند. شاید برایشان باورکردنی نیست که یک زن بتواند آنها را در شرایط سخت نجات دهد. این واکنش، شیرینترین بخش کار ماست. به یاد دارم روزی دختری قصد خودکشی داشت؛ با صحبت و آرامکردنش توانستیم او را از تصمیمش دور کنیم. همین که خانوادهاش خوشحال شدند و احساس امنیت کردند، برای من ارزشمندترین پاداش بود.
*از شجاعت فردی تا مأموریتهای انسانی در لباس آتشنشانی
«نرگس رمضانیان»، دیگر آتشنشان زن شیرازی، نیز در سال ۱۳۸۶ پس از شرکت در آزمون ورودی، مراحل تستهای ورزشی، چابکی، مصاحبه و گزینش را پشت سر گذاشت و به قول خودش بعد از گذراندن هفتخوان رستم رسماً وارد سازمان آتشنشانی شد. او از همان ابتدای راه، با وجود عدم آشنایی کامل به وظایف این شغل، با انگیزه امدادرسانی و روحیه شجاعت، مسیر خدمترسانی را انتخاب کرد.رمضانیان میگوید: در ابتدا تصور دقیقی از کار آتشنشانی نداشتم اما با پرسوجو و کسب اطلاعات، آگاهانه وارد این عرصه شدم.
وی تأکید میکند: در این سالها نهتنها از انتخابم پشیمان نشدم، بلکه علاقهام به کار روزبهروز بیشتر شده است.
این آتشنشان باسابقه با اشاره به چالشهای حضور زنان در این حرفه توضیح میدهد: زنهای آتشنشان بهواسطه مسئولیتهای خانوادگی با دشواریهایی مواجهاند. بهطور نمونه سیستم کاری ۲۴ ساعته باعث میشود زمان زیادی را دور از خانه باشند و اگر متأهل باشند، این مسئله نیازمند همراهی خانواده است.
او که یک فرزند پسر دارد، ساعات کاری خود را با کمک مادرش مدیریت کرده است.
*بسیاری از زنان آتش نشان، وظایف خانوادگی را نیز برعهده دارند
رمضانیان با یادآوری لحظات پرخطر عملیاتها و حجم بالای مأموریتها، این حرفه را شغلی با شرایط خاص میداند و میگوید: آتشنشانی صرفاً شغلی نیست که هر فردی بتواند انجام دهد؛ نیازمند علاقه قلبی، آمادگی کامل جسمانی، سلامت کامل و توانمندی در یادگیری مهارتهای امداد و نجات است.
وی با اشاره به سختیهای کار امداد بانوان خاطرنشان میکند: شرایط جسمانی و فنی خاص این کار، از جمله توانایی حمل اجسام سنگین و کار در محیطهای پرخطر، برای خانمها بهویژه زنان متأهل دارای فرزند، چالشبرانگیز است. بسیاری از زنان همکار ما در این حوزه، علاوه بر مسئولیتهای کاری، وظایف خانوادگی را نیز برعهده دارند.
رمضانیان درباره فرآیند عملیاتها توضیح میدهد: گاهی ممکن است امدادرسانی به یک کودک گرفتار در حادثه سه تا چهار ساعت طول بکشد و نیروها در تمام این مدت باید هوشیار باقی بمانند و پس از پایان مأموریت هم بلافاصله وارد عملیات بعدی شوند.
این آتشنشان با بیان اینکه بخشی از وظایف تیم امداد رساندن آرامش به مصدومان است، میافزاید: پس از عملیات، نیروها گاهی به خانوادهها و کودکان آسیبدیده سرکشی میکنند تا وضعیت روحی آنها بهتر شود.
وی همچنین به فعالیتهای جنبی تیم بانوان آتشنشانی اشاره کرده و ادامه میدهد: در کنار عملیاتهای امداد، برنامههای آموزشی و پیشگیری از حوادث برای عموم مردم اجرا میکنیم. این آموزشها در مدارس، دانشگاهها و سطوح مختلف اجتماعی برگزار میشود و هدف اصلی آن کاهش آمار حوادث و ارتقای ایمنی عمومی است.
رمضانیان درباره اهمیت آموزش متذکر میشود: اگر مردم با شرایط و نکات ایمنی آشنا باشند، وقوع بسیاری از حوادث قابل پیشگیری است. دورههای آموزشی ما شامل CPR، کمکهای اولیه، استفاده ایمن از وسایل خانگی و تجهیزات صنعتی و نیز نحوه مقابله با آتشسوزیهاست.
وی تأکید میکند: اجرای طرحهای آموزشی در مدارس و پایگاههای آتشنشانی شیراز بسیار موفق بوده و موجب کاهش چشمگیر آمار حوادث روزمره شده است.
رمضانیان یکی از خاطرات شیرین خود را چنین روایت میکند: روزی پسر بچهای کوچک با دست گرفتار در چرخگوشت به ایستگاه آمد. مادرش نمیتوانست دست کودک را رها کند و نیاز بود داروی بیهوشی تزریق شود. من کودک را در آغوش گرفتم، با او صحبت کردم تا آرام شود و بیهوش گردد. در نهایت دست او از چرخگوشت آزاد شد.این لحظه برای من نمادی از معنای واقعی کمک به دیگران بود.
* توان جسمانی بانوان آتشنشان در سطح بالایی قرار دارد
زهرا قنبری، عضو تیم امداد و نجات بانوان سازمان آتشنشانی شیراز، با ۱۸ سال سابقه فعالیت در این حرفه، از روزهای آغازین ورودش به جمع آتشنشانان میگوید. علاقه او به کارهای ماجراجویانه و پیشینه ورزشیاش در رشتههای کاراته و تکواندو، انگیزهای شد تا پس از موفقیت در آزمون استخدامی، به جمع بانوان آتشنشان بپیوندد.
قنبری درباره وظایف تیم بانوان آتشنشانی توضیح میدهد: ما بیشتر در تمرینهای ورزشی و آزمونهای آمادگی جسمانی فعالیت داریم و در مواقع عملیات اطفای حریق در کنار نیروهای مرد حضور پیدا میکنیم.
او تأکید میکند که توان جسمانی بانوان آتشنشان در سطح بالایی قرار دارد و در مأموریتهای امداد و نجات و اعزام به محل حوادث، همکاران مرد را همراهی میکنند.
به گفته این آتشنشان باسابقه، هر حادثهای در سطح شهر بسته به شرایط به ایستگاههای مختلف اطلاع داده میشود و گاه زنان آتشنشان نیز به محل اعزام میشوند، اما مأموریتها با دقت و هماهنگی انجام میگیرد.
او در توصیف جنبههای انسانی این شغل میگوید: گاهی یک زن آتشنشان با حضور در محل حادثه میتواند آرامش لازم را به کودکان یا زنان آسیبدیده بدهد.
قنبری همچنین به آموزش در مدارس اشاره کرده و میگوید که حضور زنان در این برنامهها تأثیر زیادی بر فرهنگسازی ایمنی دارد.
او با وجود دشواریهای شغل آتشنشانی، عشق به این حرفه را مهمترین عامل ماندگاری خود و همکارانش دانسته و میافزاید: چند نفر از همکارانم به دلیل سختی و شرایط خاص این شغل تغییر مسیر دادند، اما من و دیگر بانوان توانستیم با تمام توان تا آخرین لحظه پای کار باشیم.
*زن آتشنشان شیرازی و روایت نجات کودک ۵ ساله از حادثه چرخگوشت
راضیه کاظمی، آتشنشان باسابقه شیرازی که از سال ۱۳۸۶ بهعنوان نیروی عملیاتی در سازمان آتشنشانی فعالیت میکند، خبر از یک حادثه تلخ و حساس در کارنامه ۱۸ ساله خود برای ما روایت کرد.
کاظمی که همواره بر آمادگی جسمانی و مهارتهای امدادی تأکید دارد، در گفتوگو با ما میگوید: در یکی از مأموریتها به بیمارستان اعزام شدیم. مادر یک کودک پنجساله هنگام آماده کردن مواد اولیه، لحظهای غافل شده و دست پسر خردسال داخل چرخگوشت گیر کرده بود.
به گفته او، تیم عملیاتی با استفاده از تجهیزات تخصصی و همکاری عوامل اورژانس و پزشک، انگشتان کودک را از چرخگوشت آزاد و برای درمان تحویل کادر پزشکی دادند.
کاظمی با اشاره به اهمیت پیشگیری، خانوادهها را به رعایت نکات ایمنی توصیه کرده و تأکید میکند: والدین باید هنگام استفاده از چرخگوشت، آن را خارج از دسترس کودکان قرار دهند و دستگاه را جدا از پریز نگهداری کنند. همچنین لازم است والدین آموزش دهند که کودکان هرگز به این وسیله نزدیک نشوند.
وی به مشکلات برخی دستگاههای قدیمی نیز اشاره کرده و میگوید: چرخگوشتهای جدید دارای گلوگاه کوتاهتر و استانداردهای ایمنی بیشتری هستند و خطر کمتری برای دست کودکان دارند.
این بانوی آتشنشان شیرازی در پایان از همه خانوادهها درخواست میکند: با رعایت اصول ساده اما حیاتی، از بروز حوادث ناگوار جلوگیری کنید.
نکته جالب در گفتوگو با زنان آتشنشان آن بود که آنان در مواجهه با حوادث، بیش از هر چیز به جزئیات دقت میکنند؛ ویژگیای که به یکی از توانمندیهای ویژه آنان در عملیاتهای امداد و نجات تبدیل شده است. این دقتنظر، ظرفیتی ارزشمند به شمار میآید و سبب میشود در شرایط حساس و بحرانی، با تمرکز و هوشیاری بیشتری عمل کرده و گاه عملکردی دقیقتر و مؤثرتر از همتایان مرد خود ارائه دهند.
* تقدیر رئیس سازمان آتش نشانی شیراز از تلاشهای بانوان آتشنشان
بعد از انجام گفتوگو با زنان آتشنشان شیراز، به سراغ «هادی عیدیپور»، رئیس سازمان آتشنشانی و ایمنی شهرداری شیراز رفتیم تا در ادامه، دیدگاه مدیریتی این سازمان درباره حضور زنان در عرصه آتشنشانی را جویا شویم.
عیدیپور با تأکید بر اینکه «اصالت حرفه آتشنشانی حفظ جان و امنیت مردم است»، میگوید: نیروهای آتشنشانی پس از گذراندن آزمونهای سخت بدنی و تخصصی، و سپری کردن دورههای آموزش بدو استخدام، بهعنوان نیروهای عملیاتی وارد میدان میشوند.
وی ادامه میدهد: با توجه به تعدد حوادث شهری و ویژگیهای فرهنگی، عرفی و مذهبی جامعه، حضور زنان در واحدهای عملیاتی ضرورتی اجتنابناپذیر بود. گاه در مأموریتهایی نظیر حبس افراد در اتاق یا آسانسور، یا امداد در حوادثی که برای زنان پیش میآمد، ضرورت حضور بانوان بیش از پیش احساس میشد.
رئیس سازمان آتشنشانی شیراز با اشاره به سابقه جذب زنان در این سازمان بیان میکند: از سال ۱۳۸۶ آتشنشانی شیراز اقدام به استخدام نخستین گروه از بانوان آتشنشان کرد. این نیروها دقیقاً همان دورههای آموزشی و تخصصی را سپری کردند که آقایان گذرانده بودند.
به گفته او، نخستین محل استقرار این تیم، ایستگاه ۱۲ علیبنحمزه بود که بهعنوان یک گروه عملیاتی آغاز به کار کرد و بنابر نیاز، به مأموریتهایی همچون حبس افراد، گیر کردن اشیای حلقوی در دست، اقدام به خودکشی و سایر عملیاتهایی که زنان درگیر آنها بودند اعزام میشدند.
عیدیپور خاطرنشان میکند: این رویکرد سبب شد که تیمهای عملیاتی در مأموریتها آزادی عمل بیشتری داشته باشند.
وی ادامه میدهد: بعدها این تیم در مرکز عملیاتی ۱۲۵ مستقر شد تا به تماسهای ورودی پاسخ دهد. این بخش اگرچه به ظاهر پشتصحنه عملیات است، اما در واقع جزئی مهم و فکری از عملیات محسوب میشود که بهشدت ذهن نیروها را درگیر میکند. ستاد فرماندهی سازمان آتشنشانی بخشی فعال و حیاتی از چرخه عملیات است.
عیدیپور تصریح میکند: از سال ۱۳۹۶ این تیم مجدداً در یک ایستگاه عملیاتی مستقل، در ایستگاه شماره ۲ مستقر شد و پس از آموزشهای جدید، وارد فاز مقابله مستقیم با حوادث شد. طی این مدت تلاش کردیم تا فعالیتهای این گروه را گسترش دهیم؛ از جمله حمایت در زمینه آمادگی جسمانی، تشکیل تیمهای ورزشی، و آموزشهای تخصصی و فنی. اکنون این تیم مأموریتهای مختلف از جمله حریق، حبس افراد، اقدام به خودکشی و گیر کردن اشیای حلقوی را پوشش میدهد و از نظر مأموریتی هیچ محدودیتی ندارد؛ بهویژه در حوادث مربوط به زنان و کودکان، سریعاً وارد عمل میشوند.
رئیس سازمان آتشنشانی و ایمنی شهرداری شیراز با اشاره به تأثیر تجربه موفق این شهر بر دیگر کلانشهرها میگوید: امسال بسیاری از کلانشهرها با الگوگیری از شیراز اقدام به جذب نیروی زن در آتشنشانی کردند. در دورههای استخدام بعدی، با توجه به نزدیک شدن زمان بازنشستگی برخی از این بانوان، قطعاً نیروهای جایگزین جذب خواهند شد تا از ظرفیتهای انسانی برای خدمت بهتر به شهر استفاده شود؛ بهویژه که اکنون تمام کلانشهرها به این مسیر روی آوردهاند و حضور زنان در این عرصه به یک نیاز واقعی تبدیل شده است.
عیدیپور در پایان، ضمن تقدیر از تلاشهای بانوان آتشنشان متذکر میشود: کار در این حرفه شیفتی و بسیار سخت و طاقتفرساست. مواجهه مداوم با صحنههای دلخراش، نیازمند روحیهای بالا، شجاعت و ایثار است؛ ویژگیهایی که بانوان آتشنشان شیراز با تمام وجود آنها را به نمایش گذاشتهاند و همپای مردان در عملیاتها حضور دارند.
کار زنان آتشنشان شیراز، فراتر از آن است که در چارچوب یک گزارش کوتاه گنجانده شود. گستره فعالیت آنان، از حضور در عملیاتهای نجات و امداد تا آموزشهای حرفهای و ارتقای فرهنگ ایمنی در جامعه، آنچنان وسیع و ارزشمند است که هر بخش از آن نیازمند روایت مستقلی است. این گزارش، تنها بخشی کوچک از تلاشهای بیوقفه زنان آتشنشان را به تصویر میکشد؛ تلاشی که ریشه در ایثار، شجاعت و عشق به انسانیت دارد.
در تهیه این گزارش، هدف نه پرداختن کامل به همه ابعاد این حرفه دشوار، بلکه تقدیر و پاسداشت سهم بیبدیل این زنان قهرمان در حفظ امنیت و سلامت شهروندان بوده است؛ زنانی که هر روز در مواجهه با خطر، تنها به نجات جان انسانها میاندیشند. آنچه در این روایت آمده، یادآور فداکاریهای آنان است؛ قدردانی هرچند مختصر، اما صادقانه، از زنانی که شعلههای خطر را به امید زندگی برای دیگران تبدیل میکنند.