وعدههای سرخرمن، سال زراعی گذشته با توزیع نسبتا به موقع نهادهها و به ویژه کود، خرید گندم را به رقم ۷/۵ میلیون تن رسانید و وزارتخانه در شرایط خوشبینی فراوان اعلام کرد که سال آینده تولید گندم به ۱۰ میلیون تن خواهد رسید.
به گزارش پایگاه خبری اتحادیه عطار به نقل از اخبار سبز کشاورزی؛ ابوالقاسم گلباف: با این هدف قیمت خرید هر کیلو گندم برای سال زراعی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ مبلغ ۱۳ هزار تومان (۱۰ درصد افزایش قیمت) اعلام شد، غافل از اینکه احتمالا رکود همراه با تورم چند ده درصدی، این قیمت گذاری را همانند سال زراعی گذشته دچار تغییرات چند باره کند و بدتر از آن، افزایش ناگهانی ۱۰ برابری و ۱۰۰۰ درصدی قیمت کود، یحتمل تولید گندم را به ۵۰ درصد کاهش دهد!
آهای خبردار!
در دهه ۶۰ بنا به تجربه کشاورزان و علم کارشناسان و مروجان، اراضی زراعی به صورت آیش(یک سال کاشت و یک سال نکاشت) در خدمت بهرهوری بود و زمین در سال بعد از کاشت به ترمیم و تقویت خود میپرداخت. علاوه بر اینکه تناوب نیز، زمین را تقویت میکرد.
از طرفی روحیه حمایتی دولت از زمان شاه (۱۳۴۶) این بود که کودهای اوره، فسفره و پتاسه مورد نیاز کشور همواره با ارز ثابت، تعرفه صفر و معافیت در همه زمینهها به داخل کشور وارد و علیرغم قیمت پایین، با ۵۰ درصد تخفیف به زارعین تحویل میشد؛ چرا که کشاورزان، توان خرید یا تمایل به خرید کودگران را نداشتند.
در دهه ۷۰ به مرور، آیش حذف و کشت همه ساله زمین مورد توجه زیاده خواهان تولید قرار گرفت. بدون اینکه توجه شود که خاک از جان خود برای تولید، مایه میگذارد و نیاز به استراحت و تقویت دارد.
دهه ۸۰ شاهد بودیم که اراضی مرغوب کشاورزی و خاکهای غنی، زارعین را به سمت دو بار کشت در یک سال در اراضی(بدون استراحت زمین) سوق داد.یعنی الگوبرداری غربی بدون رعایت استانداردهای غربی و بیتوجه به تقویت مستمر زمین با کودهای مناسب.
دهه ۹۰ اما استثمارگران زمین، پا را از این هم فراتر گذاشته و صاحبان برخی از اراضی که خاکهای حاصلخیز و آب مناسب داشتند به سه کشت در سال(سه بار برداشت) روی آوردند.
با این همه، آنچه قابل ذکر است اینکه از ابتدای انقلاب تا اواخر دولت دوازدهم نیز به پیروی از کارهای ترویجی زمان شاه، کودهای فسفاته و پتاسه با ارز دولتی(حتی نه نیمایی) وارد و همواره با یارانه ۵۰ درصدی و بدون منت گذاشتن به کشاورز، قبل از فرارسیدن فصل کشت، تامین و توزیع میشد.
خصومت سازمان برنامه با خوداتکایی کشاورزی!
در سال ۹۸ و در میانه راه، اما دولت دوازدهم(سرپرستی وزارتخانه با مهندس عباس کشاورز بود) با ابلاغ سازمان برنامه مقرر کرد کودهای وارداتی فسفر و پتاس با ارز نیمایی(بین ۶ تا ۷ برابر ارز دولتی) وارد اما با یارانه ۵۰ درصدی توزیع گردد.
سازمان برنامه و مدیران وارداتی آن، حذف ارز دولتی از کود را اجرایی نمودند اما به تعهدات یارانه ۵۰ درصد کود عمل نکردند که نکردند و زمین و زارع را تنها گذاشتند. این بود که در ابتدای سال زراعی گذشته کمبود کودهای اصلی چهره نمود و اراضی زراعی نهایتا ۳ درصد پتاس و ۶ درصد فسفات دریافت کردند.
سال زراعی گذشته به هر شکل گذشت اما اینک با نگاه غیردوستانه سازمان برنامه و بودجه به کشاورزی، قیمت دولتی انواع کود به شرح زیر اعلام شد، هر کیسه ۵۰ کیلویی:
• کود فسفات نرخ دولتی ۶۲۰ هزار تومان؛
• سوپرفسفات تریپل ۵۵۰ هزار تومان؛
• سوپرفسفات ساده ۱۳ درصد ۲۳۵ هزار تومان؛
• کود سولفات پتاسیم ۶۲۵ هزار تومان؛
• کود کلرور پتاسیم ۵۷۵ هزار تومان؛
• کود فسفات آلی هر کیسه ۲۴۰ هزار تومان؛
• کود اوره ۱۵۰ هزار تومان.
با این حساب سرانگشتی، مسلم است که زارع گندم کار از پس خرید حدودی ۴ تا ۵ میلیون تومان کود برای هر هکتار گندم بر نمیآید.
سازمان ضد تولید و کاهش ۵۰ درصدی احتمالی گندم
همه موارد فوق یک طرف، مشکل عمدهتر اینکه نیاز سالانه کشور فقط به دو قلم کودهای فسفاته و پتاسه بیش از ۲ میلیون تن است. در حالی که سر جمع تولید و پیش بینی تولید فعلی کمی کمتر از ۲۲۰ هزار تن، یعنی نهایتا ۱۰ درصد نیاز زراعت کشور(جدای از نیاز باغی) است.
در این صورت کود گران و اندک توسط زارع پس زده میشود؛ چون قدرت خرید ندارد و نهایتا توسط باغداران پسته کار یا صیفی کاران و سبزی کاران خریداری و همین ۱۰ درصد هم از چرخه مصرف در اراضی زراعی غلات حذف و زراعت کشور به هوا میرود.
۹ میلیون افزایش سالانه تولید محصولات کشاورزی (تعهد وزیرکشاورز به مجلس هنگام دریافت رای) یا ده میلیون تن تولید گندم امسال یا آمار دست ساز سال آینده! کدام یک به واقعیت نزدیکتر است؟
در ۳۱ مرداد امسال خبرگزاری دولتی تسنیم و نزدیک به یک نهاد سیاسی، در یک تحلیل خوش باورانه و غیرکارشناسانه خبر از خودکفایی تولید گندم سال زراعی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ داد بدون اینکه به عوامل و نهادههای تولید، نگاه حمایتی دولت و حرکت و جهت سازمان برنامه و بودجه(سازمان احتمالا ضد تولید کشاورزی) توجه کند. اما واقعیت این است که چنانچه حداقل یارانه ۵۰ درصدی کودها برقرار نشود باید منتظر کاهش ۵۰ درصدی تولید گندم باشیم.
زیرا شعار و وعدههای آماری، ان شاء الله و ماشاء الله گفتن و برخورد سیاسی با امنیت غذایی فقط گوینده را خوشحال می کند نه ملت و سیلوها را!